مووی کاتیج

اوتو کلر، مهاجری آلمانی و خادم کلیسا، یه وکیل رو که هنگام دزدی خونه‌اش اونو دیده می‌کشه اما چون برای شناخته نشدن لباس کشیشی به تن داشته، سوءظن‌ها متوجه پدر مایکل ویلیام لوگان میشه...

گاى که قهرمان تنیسه، در قطار با مردى به نام برونو آشنا میشه که پیشنهاد قتل عجیبى بهش میده...

دو جوون به نام‏ شا و فیلیپ با این طرز فکر که انسان برتر نیازى به رعایت اصول اخلاقى در جامعه نداره، یکى از دوستان‏شون رو با یه طناب خفه می‌کنن و ...

کارآگاه خصوصی فیلیپ مارلو به عمارت ژنرال استرن وود احضار میشه. ژنرال می‌خواد بدهکاری‌های فرزندش به گایگر که صاحب کتاب‌فروشی آرتور هست رو حل و فصل کنه...

کالوجرو همراه با خانواده‌اش در همسایگی توقفگاهی زندگی می‌کنه که محل حضور سانی و دار و دسته مافیاییش هست؛ همون جایی که لورنزو، پدر کالوجرو هشدار داده که اون طرف‌ها نپلکه...

مایکل پیترسون به دنبال رفتار خشنش با نگهبان‌های زندان 30 سال در بخش انفرادی زندان می‌مونه. طی این مدت شخصیت مایکل ناپدید میشه و جای خودشو به شخصیتی متضاد، به نام چارلز برانسون میده...

دالتون ترامبو در سال ۱۹۴۷ یکی از بهترین فیلمنامه نویسان هالیوودی محسوب میشد تا اینکه به دلیل عقایدش به زندان افتاد و وارد لیست سیاه هالیوود شد و ...

فیلم داستان پسربچه‌ای به نام مایکل رو روایت می‌کنه که چیزی درباره شغل پدرش نمی‌دونه و با کنجکاوی متوجه میشه که پدرش برای یکی از سران مافیای آمریکا کار می‌کنه و حتی دست به آدمکشی می‌زنه...

ایس ونچورا بعد از موفق نشدن در نجات یه راکن، مدتی رو در یه معبد می‌گذرونه اما...

استنلی یه کارمند بی‌دست و پای بانکه که تصادفا به ماسکی دست پیدا می‌کنه که اونو به یه شخصیت دیگه تبدیل می‌کنه...